loading...
رمان خووب
BAHAR بازدید : 99 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

خلاصه ..
سمن چند ساله که با کلی عشق ومحبت دو طرفه با قادر ازدواج کرده ولی خدا صلاح ندونسته تا حالا بچه دار بشه ..همه بهش انگ میچسبونن که نازاست که بچه اش نمیشه ..سمن دلش پر از غصه است ..
مخصوصا طایفه ی شوهرش بهش زخم زبون میزنن وازارش میدن ...تا اینکه یه روزبعد از چهارسال وقتی قادر نیست ..مادرشوهرش..سمن رو از خونه وکاشونه اش بیرونش میکنه... اون هم به جرم نداشتن بچه ...اون هم به خاطر صلاح ومصلحت خدا ...
سمنِ اواره ..سمن ِبیچاره ...راهش میوفته به درخونه ی زینال ..پسرعموی سخت گیرش ..مرد سوخته دراتش گذشته ...مردی که با صورت نیم سوخته وپوست چروکیده ی دستهاش ...غاصبیِ برای زنهای اطرافش ...تلخ وسخت ..تند وبی رحم ...
دقیقا تو همین روزهاست که قضا وقدر خدا عوض میشه ...نطفه ی شکل گرفته در بطن سمن بارور شده و سمن داره مادر میشه ...
ولی حالا باید دید ایا مرد بددهن وشکاکی مثل قادر شوهر سمن حاضر به قبول این بچه هست ؟...یا این بچه به جرم نکرده ..به گناه نشده... مهر هر.زه به پیشونیش میخوره وطرد میشه ...

نویسنده:moon shine

منبع:98یا


درباره ما
Profile Pic
بسم رب الحسین سلام ...به رمان خووب خوش اومدین.. اکثر رمانهای این وب ازسایت 98ia ست که زحمت تایپشون کشیدن.بهشون خسته نباشید می گیم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 54
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 23
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 32
  • بازدید سال : 1,283
  • بازدید کلی : 69,848
  • کدهای اختصاصی
    روزشمار محرم عاشورا

    ابزار مذهبی وبلاگ
    /